کد مطلب:315030 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:196

یا ابوالفضل ما را از دست این ملعون نجات بده
اینجانب محمدرضا حسین زاده فرزند ولی الله، كه وطن آبا و اجدادیمان شهرستان سراب از استان آذربایجان شرقی است این كرامت را از زبان دامادمان شنیده ام كه او نیز از مادر بزرگوارشان نقل می كند. [1] .



[ صفحه 615]



در اوج ظلم و ستم شاهی پهلوی دوم، یكی از امنیه های سیاه دل در یكی از روستاهای سراب مشغول ظلم و ستم و خون دل خوراندن به مردم ستمدیده بود. در یكی از روزهای فصل پاییز دهه چهل، پیرزنی همراه با عروس جوان خود از یكی از روستاهای اطراف برای ادای نذر خود به روستای مذكور به قصد سراب خارج می شود.

آنان در دشتی به هم می رسند، وقتی كه چشم امنیه به دو زن بی پناه در آن دشت خلوت می افتد با هجوم وسوسه های شیطانی راه را بر آنان می بندد و از اسب پیاده می شود و تقاضای عمل بی شرمانه ای از نوعروس می كند. پیرزن در حالی كه مانند بید به خود می لرزید اظهار می كند كه او نزد من امانت است، پسرم كه به سربازی رفته است او را به من سپرده است و شروع به عجز و التماس می كند، اما در آن سنگدل اثری نمی كند و آن امنیه ملعون و شرور هم چنان اصرار به اجرای نقشه پلید خود می كند پیرزن كه خود را از همه جا بریده و قطع می بیند، دست به دامن پناه بی پناهان و غیرت الله می زند و با فریاد بلند می گوید: یا ابوالفضل ما را از دست این ملعون نجات بده.

در این اثنا در دوردست های جاده، سواری دیده می شود كه به سوی آنها روانه بوده است و لحظه به لحظه به آنان نزدیك تر می شده است. امنیه با دیدن او خود را جمع و جور می كند و سریع سوار اسب می شود و به تاخت خود را دور می كند.

پیرزن و نوعروس نیز كه از مهلكه نجات یافته بودند؛ به روستای خود برمی



[ صفحه 616]



گردند. گفتنی است پیرزن از هول حادثه آن روز چند هفته بیمار می شود و در بستر می افتد و سرانجام دار فانی را وداع می گوید و امنیه مذكور هنگامی كه در شهر سراب با اسب خود حركت می كرده است اسب او با شنیدن صدای بوق اتومبیلی وحشت می كند و سوار خود را چنان به آسفالت خیابان می كوبد كه مغزش پراكنده می شود.

ارادتمند خاندان عصمت و طهارت محمد رضا حسین زاده - از قرچك


[1] در اينجا براي اين كه به سنديت كرامت فوق اشاره داشته باشم به اين نكته اشاره مي كنم كه اين حادثه در روستاي هروان از توابع سراب اتفاق افتاده است كه افراد سالخورده اين روستا به ياد دارند چون از فرزندان و نوادگان و بستگان اين امنيه رژيم ستم شاهي در قيد حياتند و در بين آنها افراد موضي وجود دارد اينجانب از ذكر نام او خودداري كردم كه موجب هتك آبروي آنان نشود.